شعر طنز عشقهاي قرن بیست و یک
شعر طنز عشقهاي قرن بیست و یک
دوباره شب شد و من بیقرارم
کانکت کن زود بیا در انتظارم
بیا من آمدم پاي مسنجر
شدم محسور از آواي مسنجر
بیا هارد دلت را ما ببینیم
گلی از گنج هوم پیجت بچینیم
بیا آیکن نماي بی نشانم
که من جز آدرس میلت ندارم
بیا فرهاد باز بی تو غش کرد
و حتی هارد دیسکم هم کش کرد
بیا اي عشق دات کام عزیزم
به پاي تو دبلیوها بریزم
مرا در انتظار خویش مگذار
و یا ز اندازه آن بیش مگذار
بیا اي حاصل سرچ جهانی
بیا اجرا کن آن فایل نهانی
بیا در دل تو را کم دارم امشب
حدودا'' صد مگی غم دارم امشب
اگر آیی دعایت می نمایم
دعا تا بی نهایت می نمایم
اگر آیی دعاي من همین است
و یا نقل به مضمونش چنین است
مبادا لحظه اي دي سی شوي یار
جداي از آن پی سی شوي یار
مبادا نام ما را پاك سازي
و کاخ آرزو ها را خاك سازي
بمان تا جاودان اندر دل من
بمان تا حل شود هر مشکل من
نظر بده تا دل من شاد کنی نظر ندادی الهی باد کنی




